سلانه

سلانه

تمامی شعرهایی که در این وبلاگ نوشته میشن ، سروده ی خودمه ، لطفا در صورت استفاده از آثار درجِ منبع فراموش نشه
سلانه

سلانه

تمامی شعرهایی که در این وبلاگ نوشته میشن ، سروده ی خودمه ، لطفا در صورت استفاده از آثار درجِ منبع فراموش نشه

تا ابد "شب بخیر،فرمانده"

غرقِ خمیازه بود تابستان
دهنِ درّه بازتر میشد
شب که از نیمه اش گذر میکرد
مادرى داشت بى پسر میشد
...
ابرهاىِ سیاه ، صف بستند
تیر بود،آسمان هوایى شد
تیر بارید،چشمها تر بود 
واى آن شب چه کربلایى شد
...
باز هم اتفاق گل مى کاشت
پیش از این،دره لاله زار نبود
ماه غم خورد و زود لاغر شد
هیچ شمعى سرِ مزار نبود
...
مثلِ کوه ایستاده بود اما
بعد از آن قامتِ پدر خم شد
رمضان بود،نیمه شب ناگاه
نیمه ى اول محرّم شد
...
خانه اى در عزا فرو رفته
پشتِ این دربهاىِ وامانده
حال سربازها به صف شده اند
تا ابد "شب بخیر،فرمانده..."

تک بیت دهم

همیشه مدعیان عشق را بسی ارزان-

فروختند و گران داشتند با ما سر

تک بیت نهم

چه دلخوشند جماعت...مگر نمیدانند

بهار شوخىِ تلخى است در غیابِ شما


بهار مبارک

تک بیت هشتم

تو حال خوب مرا بعد خواب میفهمى

شبى اگر که بیایى خودت به خوابِ خودت

تک بیت هفتم-یلدائیه

هر شب کنارِ او به خوشی زود میگذشت 

تا زنده بود...من شبِ یلـــــــدا نداشتم