هر شب کنارِ او به خوشی زود میگذشت
تا زنده بود...من شبِ یلـــــــدا نداشتم
حرفی نداشتم بزنم...خواستـــم فقط
خاطرنشان کنم که تو در خاطری هنوز
خفته به آغوش که ای این شبِ منحوس؟
کز غمِ این واقعه من خفته به گـــــــورم...